Sunday, May 31, 2015







در روزگاري كه رژيم تلاش ميكند با سرپا نگهداشتن خود، زندگي و معيشت رو بر مردم تلخ و تاريك بكند، خوشبختانه هستند كساني كه چراغ آرمانخواهي و آزاديخواهي رو روشن نگهداشتند. شما هر ساله در خرداد ماه (ژوئن)، در ويلپنت فرانسه شاهد گردهمايي بزرگ ايرانيان و همبستگي سياستمداران، فعالان حقوق بشر از مقاومت و مردم ايران هستيد. اونها كساني هستند كه نميگذارند اين چراغ اميد خاموش بشود. اما تابحال از خودتون سئوال كرديد كه سرمنشاء اين همه شكوه، استواري، ايستادگي، مقاومت چيست و كجاست؟؟؟
يك كلمه است كه سرلوحه شان هست، فدا.
ما خيلي راحت ميگوييم فدا ولي اين يك كلمه نيست و قيمت خودش رو دارد
.
هر مقاومتي كه فدا بكند و البته بي چشم داشت بپردازد، هيچ وقت از خلقش طلبي ندارد و همواره شرمنده است كه چرا نتونسته به تعهدش يعني آزادي خلقش برسد. كسي كه توان فدا كردن داشته باشد، ميتونه به جلو حركت بكنه و درجا نميزنه
.  همين فدا كردن البته، سطح و مدار مختلفي دارد. اگر بخواهيم در دنياي عادي خودمان تصور بكنيم، فدا كردن يعني دادن جنسي به كسي، كمك مالي كردن، به يك فقير كمك بكني و يا جان پناه بدهي. خلاصه از اموال خودت بگذري. اين يك نوع نگرش به فداست.
نگرش دوم اينكه، بروي در سازمانهاي حقوق بشري و ... از خوشي هاي زندگي خودت بگذري و به كساني كه محتاج و نيازمند كمك هستند، كمك بكني
.
نگرش سوم اين است كه مانند اون جوان دلير در تونس، خودت رو آتيش بزني، تا خلقي در برابر ظلم بيدار شود و بايستد و براي آزادي بجنگد. اين جنس از فداكاري را ما زياد مي بينيم. در سوريه، يمن و كشورهاي عربي كه براي دموكراسي و آزادي بپاخاستند
.
خب مقاومت ايران هم ابتدا از همين نقطه شروع كردند. هدفشان آزادي مردم ايران از چنگ استبداد و ارتجاع بود. اما رفته رفته آزاديخواهي تبديل شد به آرمانشان
.
راستي آرمانخواهي يعني چي و به چه كسي اين صفت رو ميگويند؟

بنظر من الان آرمان خواهي راه و رسم شده. روش، باور و ايمان. اما برگرديم به چهار خرداد و شهادت بنيانگذاران. شما زدر نظر بگيريد، رهبر سازماني كه خودش تازه اون رو تاسيس كرد، بخواهد در ابتداي مسير، خودش رو فدا كند!!! آيا اين تصميم راحتي است يا سخت؟؟
محمد حنيف نژاد در دوراني كه همه جا فضاي نااميدي و بي اعتمادي فرا گرفته بود، سازمان رو از صفر شروع كرد. سكوت و يآس ميهنمون رو فرا گرفته بود. تصميم گرفت بر اين اوضاع غلبه كند و بشورد و سازمان مجاهدين رو تاسيس كرد و چند سال آبياري كرد. اما در 30 فروردين سال 50 تمام كادر مركزيت سازمان دستگير شد. اون زمان شاه خائن از اونها ميخواست كه فقط از مسيري كه تويش هستند كنار بكشند و دست از كارشون بكشند، همين
. ولي اونها چه مسيري رو انتخاب كردند؟ ثبت فداي بيكران. همين هم شد كه سازمان تا به امروز ميتونه در برابر هر نوع ديكتاتوري بجنگنه.
پس نتيجه ميگيريم كه آرمانخواهي يعني اينكه انسان به مداري از آگاهي و رشد رسيده و انتخاب ميكنه براي اون مبارزه و فدا كنه و خودش هيچ چشم داشتي براي اينكه نتيجه اش رو ببينه نداره. در واقع ميتوان و بايد هر چه لازمه فدا كرد. خودش در انتظار ديدار و ديدن محصول كار و عمل و فداي بي كرانش نبود. تنها ميدونستند كه اين راه حقه و با فداي جسم و جانشان، يعني فدا در رآس سازمان، مقاومت معني واقعي خودش رو پيدا ميكنه و مسير ايستادگي و جنگ در برابر استبداد و ديكتاتوري باز ميشه. بله، بنيانگذاران اين رو به ثبت دادند
 اين نقشه مسيري بود كه توانسته مجاهدين رو به پيش ببرد و به قله هاي بلندتر برساند.
ولي بايد بدونيم كه حركت اصولي و آرمانخواهي قبل از هر چيز قيمت ميخواهد، از جنس عاشورا گونه است
.
اگر بخواهيم مثال بزنيم، سال 60، خود اعضاي و كادرهاي بالاي سازمان ميگويند
:
«آن روزها براي ما روزهاي سخت آزمايش و تصميم بود.‌ با همه اين آگاهيها و اطلاعاتي که داشتيم و با موقعيت و مسئوليتهايي که برعهده سازمان ما، و فقط برعهده سازمان ما بود، مي‌بايست چه مي‌کرديم؟ با توجه به موقعيت سازمان و مسئوليتهايي که ما در برابر خلق و تاريخ و نسلهاي آينده ميهنمان و در برابر خدا داشتيم مي‌بايست چه مي‌کرديم؟ … آيا محق بوديم و مي‌توانستيم با موقعيتي که داشتيم در برابر ارتجاع تسليم شويم؟ آيا ما مي‌توانستيم مانند حزب توده و يا اکثريت بشويم و سر و صورت به آستان ارتجاع بساييم؟ هرگز! اين خيانتي آشکار بود. در اين صورت ديگر از سازماني با آن موقعيت و مسئوليتها و با آن سوابق و رسالتهاي عظيم چه چيزي باقي مي‌ماند؟ و در اين صورت ما جواب شهدايمان را که چه به دست شاه و چه به‌خصوص به دست خميني به‌شهادت رسيده بودند، چه مي‌داديم؟ و جواب مردممان و نسلهاي آينده را…»
ويژگي عنصر آرمانگرا اين است كه اصالت ميدهد به ايستادن بر سر اصول ولو اينكه قيمت زيادي بخواهد
.
ميخواهم از حرفهايم اين نتيجه را بگيرم كه اگر ما چنين مقاومتي داريم كه اينطور در برابر رژيم ايستاده و لحظه به لحظه قيمت ايستادگي اش را ميدهد. بر ما حرام است كه نخواهيم همصدا با آنها بشويم و به آنها كمك نكنيم
.
تك به تك ايراني كه در خارج از كشور هستند، بايستي به اين كاروان آزاديخواهي بپيوندند

افشاگري اتمي مقاومت ايران

 افشاگري اتمي  مقاومت  ايران



شب پنجشنبه داشتم تويت ميكردم كه با خبر افشاگري جديد مقاومت مواجه شدم. انقدر اين خبر در تمامي صحفات تويتر بود كه من هم با خوندنش شروع به ريتويت كردم.
در بهبه مذاكرات بين آمريكا، اروپا و رژيم، مقاومت ايران فاش كرد رژيم همكاري هاي گسترده يي با كره شمالي دارد. واقعا اين آمريكا و اروپا كور هستند و گول حرفهاي رژيم رو ميخورند. مذاكرات چاه ويلي است كه نتيجه و محصول ندارد
برگرديم به افشاگري مقاومت. اونها طي دو كنفرانس مطبوعاتي در پاريس، ابعاد تازه يي از همكاريهاي گسترده بين رژيم و كرده شمالي در زمينه تسليحات هسته يي، كلاهك هسته يي و موشكهاي بالستيك فاش كردند.  اونها از نقش اخذ پاسدار محسن فخري زاده كه مسئول پروژه بمب سازي هست عنوان كردند و گفتند كه او به همراه متخصصان سازمان سپند در آخرين آزمايش هسته يي كره شمالي شركت و به عنوان ناظر حضور داشتند. باورنكردني است اگر بدونيد كه گزارشها بطور خاص از درون سپاه پاسداران، وزارت دفاع، سازمان پژوهش‌های نوین دفاعی (سپند- ارگان کار روی پروژه تسلیحاتی‌کردن اتمی) و سازمان هوا و فضای رژیم، بدست اومده و آخرین اونها حول این موضوع در هفته آخر ماه آوریل (اوایل اردیبهشت 94) جمع‌آوری شده. هفت متخصص كره شمالي هم هفته آخر آوريل بمدت يك هفته در ايران بودن. اين سومين هيئت هسته يي و موشكي كره شمالي بود كه در سال 2015 به ايران تردد داشت.  تازه براي اينكه هويت واقعي پاسدار محسن فخري زاده فاش نشه، تمام مدت با اسم مستعار دكتر محسني مسافرت ميكرد. تمام اين پروژه رو هم وزارت دفاع رژيم با وزارت دفاع كره شمالي هماهنگ ميكرد و هزينه هاي سفر توسط وزارت دفاع آخوندها پرداخت شده.
از اين افشاگري مهم نتيجه ميگيريم كه مذاكرات بيهوده است و بايستي دولتهاي غربي موضع جدي در برابر رژيم بگيرند. وقتي كه همچين مقاومتي وجود دارد كه اينطور براي آزادي مردم مقاومت ميكند و ميجنگد و جهان را به ايستادگي در برابر رژيم فراميخوانند. بايستي به دفاع از مقاومت ايران پرداخت
.

Saturday, May 30, 2015

ويلپنت گردهمايي ايرانيان



ما ايرانيان آزاده براي سرنگوني رژيم با هم زنجير و متحد ميشويم

 ويلپنت گردهمايي ايرانيان




گوهر عشقي مادر شهيد راه آزادي


 گوهر عشقي مادر شهيد راه آزادي

وقتي نام گوهر عشقي، مادر ايراني آزاديخواه گفته ميشود. ناخداگاه تصاوير سخنراني اش از جلوي چشمم ميگذرد. مادري كه چيزي براي از دست دادن ندارد و دليرانه با سخنراني هايش، نداي آزاديخواهي و آرمانخواهي را سر ميدهد. 
مادر قهرماني كه به صفوف مادراني پيوسته كه در سالهاي 59 - 60 با راهپيمايي، شركت در تجمعات، الگوي جوانان براي ايستادگي و فرياد آزادي بودند. اما متاسفانه رژيم با فشار و آزار و اذيتش باعث شد او راهي بيمارستان بشود.
گوهر عشقي، مادر شهيد راه آزادي ستار بهشتي، که در روزهاي پس از دستگيري نرگس محمدي به‌طور مستمر در مقابل زندان اوين حضور يافته و زير فشار و اضطراب بود، دچار سکته قلبي شد و در بخش مراقبتهاي ويژه در بيمارستان فاطمه زهرا در رباط کريم بستري شد. گزارش رسيده حاکيست، شماري از دوستداران مادر ستار بهشتي پس از شنيدن اين خبر راهي بيمارستان شده تا از نزديک در جريان وضعيت او قرار گيرند.
من نيز از تك به تك ايرانياني كه در داخل ميهن هستند، ميخواهم، تا به ديدار مادر

.شجاع بروند و بابت تمام تلاشهايش تقدير بكنند

Thursday, May 21, 2015

زندان-نقض حقوق بشر-زنان






همه شما خانم نرگس محمدي را بخوبي مي شناسيد. زني كه وكيل و فعال حقوق بشر است و تنها جرمش دفاع از حق و حقوق مادران، پدران، تجليل از خانواده‌هاي زندانيان سياسي، شرکت و سخنراني در مراسم گراميداشت ستار بهشتي(کارگر وبلاگ نويس که در زير شکنجه به‌شهادت رسيد) و اعتراض عليه اسيدپاشي به دختران، فعاليت براي توقف حکم اعدام، دفاع از زندانيان اقليتهاي قومي و مذهبي است.
رژيم زن ستيز آخوندي، توان ديدن فعاليت، تلاش و كوشش يك وكيل زن را ندارد. با فعاليتهايش خشم فاشيسم مذهبي حاکم بر ايران را برانگيخته و درصدد است با هرچه قطورتر کردن پرونده وي، اعمال فشار بر او را شدت بخشد.
نحوه دستگيري اين زن دلير، بعد از تجمع مادران در روز 15 ارديبهشت، هنگامي كه داشت همراه با مادر ستار بهشتي قهرمان، به خانه برميگشت، بطور غير قانوني و بدون ارائه هيچ‌گونه حکم قضايي توسط عوامل اطلاعاتي رژيم در خانه‌اش بازداشت و به زندان اوين منتقل شد.
دژخيمان هنگام ورود خانم محمدي به بند، داروهاي او را گرفتند. در اين دو هفته، او حالش بسيار وخيم شده است. عليرغم اينكه چندين بار به بهداري اوين مراجع كرده است ولي هم‌چنان او را از رسيدگيهاي درماني مورد نيازش محروم کرده‌اند. با جسم مريضش تسليم فشارهاي رژيم پليد نشده و دست به اعتصاب غذا زده است. اين سلاحي است برا در برابر فشارهاي ظالمان. 
روز گذشته نوسان شديد قلب و تپش قلب وي به حدي بود که همبندانش شش بار او را به بهداري اوين بردند، اما دژخيمان هم‌چنان از تحويل دادن داروهاي ضروري او خودداري مي‌کنند.
دو سردژخيم اوين به نامهاي نصيري‌پور و حميدي او را تهديد کرده‌اند که به‌خاطر اعتراضاتي که در حمايت از وي صورت گرفته، حکم سنگيني عليه او صادر خواهند کرد.
او که مادر دو فرزند است، نخستين بار در خرداد 89، بازداشت و به اتهام «اجتماع و تباني عليه امنيت ملي» و «تبليغ عليه نظام» به شش سال حبس محکوم شد. اما بر اثر شکنجه و شرايط وخيم زندانهاي رژيم، در دوران بازجويي دچار بيماري اعصاب و فلج عضلاني شد و به‌دنبال آن، به‌خاطر وخامت حالش با حکم «عدم تحمل کيفر» با وثيقه سنگين از زندان آزاد شد.
اين دستگيري آنقدر ناعادلانه است كه حتي عفو بين الملل نيز خواستار آزادي اش شده است. ولي من از تمامي ارگانهاي حقوق بشري و بين المللي ميخواهم كه براي آزادي اين خانم تلاش و كوشش بكنند.

فساد مالي تا كجا...




اين روزها درگيري ميان باندهاي رژيم اوج گرفته و در اين ميان، تك به تك با افشاي همديگه، چپاول و غارت از جيب مردم را بر ملا ميكنند. تازه اين نوك كوه يخ است. اخيرا در جريان جنگ گرگها، فاش كردند كه پاسدار احمدی مقدم سرکرده سابق نیروی انتظامی یک فقره 12هزار میلیارد ریال فساد مالی داشته است. علت بركناري اش هم رسوايي همين موضوع بوده است. او يك شبكه بزرگ فساد مالي در زیرمجموعه‌های نیروی انتظامی داشته است.  12تن دیگر از سرکردگان انتظامی در بنیاد تعاون نیروی انتظامی در این پرونده دزدی و فساد مالی نقش داشته‌اند.
بي خود نيست كه مردم نيمي از جمعيت مردم ما زير خط فقر بسر ميبرند، چون عده يي هستند كه ميليارد ميليارد چپاول ميكنند و پول مردم را ميدزدند. تنها راه حل بركناري و واژگون كردن تك به تك اين عاملان است.

بيانيه پاياني كنفرانس نجات يمن در رياض




(در ابتدا از دست اندر كاران و به‌خصوص از هيأتهاي هماهنگ‌كننده و ستادهاي مشورتي و ملك سلمان و دبيركل شوراي همكاري خليج قدرداني شد. سپس تاريخچه اي از پروسه جنگ در يمن و اقدامات بين‌المللي انجام شده گفته شد و سپس وارد مواد پاياني بيانيه شدند-م)
اول : تاييد تمام‌عيار قانون اساسي يمن كه جناب آقاي رئيس‌جمهور عبد ربه منصور هادي آن را نمايندگي مي‌كند. و محكوم كردن اين كودتا و هر آن چه كه با آن در ارتباط مي‌باشد، با همه امكانات همه امكانات. تاييد بر بازگشت همه نهادهاي قانوني حكومت يمن به كارهايشان با همه صلاحيتها و وظايفشان.
دوم : تاييد كامل اقدامات سازمان ملل و برادران در شوراي همكاري خليج فارس (عربي) و پيشاپيش همه، خادم حرمين شريفين ملك سلمان بن عبدالعزيز پادشاه عربستان سعودي مي‌باشد. هم‌چنين برادران رهبران كشورهاي خليج و كشورهاي عرب برادر و كشورهاي دوستي كه در ائـتلاف شركت كردند. كساني كه به سرعت به خواسته رئيس‌جمهور عبدربه منصور پاسخ دادند و از قانون اساسي حمايت و كودتا را محكوم كردند. دركنار مردم يمن ايستادند و وجدان بشري را پاسخ داده و حق همسايگي را به جا آوردند.
سوم : شركت‌كنندگان در جلسه بر سرعت و افزايش عمليات پشتيباني مقاومت مردمي در دو شهر قهرمان عدن و تعز و همه جاي يمن جنوب آن و شمال آن و كمك كردن به آنها با سلاح و پشتيبياني لجستيكي و كمك در تشكيل و هماهنگي اين موضوعات تأكيد مي‌كنند.
چهارم : شوراي امنيت خواستار اجراي تصميم 2216 و ساير تصميمات بين‌المللي با اين مضمون مي‌باشد. اين در اساس راه‌حل مسالمت‌آميز سياسي را نمايندگي مي‌كند.
پنجم : دعوت سازمان ملل، شوراي جامعه عرب و شوراي همكاري خليج فارس (عربي) به تشكيل نيروي عربي نظامي مشترك براي برقراري امنيت شهرهاي اصلي و اشراف به اجراي تصميمات شوراي امنيت و تضمين دادن به خروج كامل نيروهاي تجاوزگر از همه شهرها و تسليم سلاحها و نهادها.
ششم : شركت‌كنندگان تأكيد مي‌كنند كه دولت سريعاً كار را به دست بگيرد و خواهان رسيدگي به خانواده شهدا و مجروحان و مهاجران و همه كساني كه خسارت ديدند و قرباني جنگها شدند.
هفتم : كنفرانس به اهميت سرعت بخشيدن به اجراي برنامه كمك‌رساني انساني فوري كه شامل پاسخگويي به همه نيازمنديهاي انساني براي شهرونداني است كه در معرض وحشيانه‌ترين دشمن بشر به‌طور خاص در شهر عدن از طرف حوثيها و علي عبدالله صالح قرار گرفتند، تأكيد مي‌كند.
هشتم : كنفرانس به دولت، پيگيري بيانيه رياض را توصيه مي‌كند و هر آن‌چه را كه نياز است اجرا كند تا حكومت در نزديك‌ترين زمان به كشور منتقل شود را پيگيري كند.
نهم : شركت‌كنندگان در كنفرانس تأكيد مي‌كنند كه موضع ائـتلاف عربي به فرماندهي عربستان سعودي محرك عمل بود و جاي استقبال سياسي و مردمي يمن براي برداشتن نفوذ و سيطره كودتا و بازگشت به (دولت-م) قانوني دارد. اين موضع خليجي و عربي بر اشتياق به وحدت يمن، امنيت آن، ثبات آن و اتحاد مسير عربي مشترك دلالت دارد.
دهم : شركت‌كنندگان تأكيد مي‌كنند كه جز با اجراي كامل تصميم شوراي امنيت ملي به شماره 2216 صلح بر قرار نخواهد شد. اين شامل خروج كامل شبه نظاميان حوثي و علي عبدالله صالح از صنعا و همه شهرهاي جنوبي و شمالي و توقف جنگ و همه كارهاي دشمنانه ضد مردم يمن است. هم‌چنين بازگشت نهادهاي قانوني براي اجراي صلاحيتهاي قانوني و شرعي و گسترش كنترل دولت بر همه اراضي ملي براي اجراي هر آن‌چه كار باقيمانده در اين پروسه انتقالي مي‌باشد.
يازدهم : خواسته دولت به بازگشت تشكيل كميته عالي كمك‌رساني و فعال كردن نقش آن با تضمين اين‌كه كمكهاي انساني به كساني كه مستحق آن هستند برسد. هم‌چنين راه‌حل فوري براي مشكلات حل وفصل نشده خارجي و ايجاد كمپهايي براي مهاجران و رسيدگيهاي لازمه براي آنها.
كار كنفرانس با شهادت بر بيانيه رياض به‌عنوان سندي اساسي در اين پروسه انتقالي، به پايان مي‌رسد. در آخر، كنفرانس رياض از دبيرخانه شوراي همكاري خليج و ستاد مشاوره و دفتر هماهنگ‌كننده براي تلاشهايشان جهت آماده كردن اين كنفرانس تشكر بسيار مي‌كند...

Tuesday, May 19, 2015

حمايت شخصيتهايي از فرانسه، اسپانيا و الجزاير، از گردهمايي بزرگ مقاومت ايران در پاريس در 23خرداد (13ژوئن)






سناتور ژان-پير ميشل عضو سناي فرانسه
من مانند بسياري ديگر به ويلپنت خواهم رفت. مي‌بينم که در ويلپنت، ايرانيان در تبعيد بسياري از سراسر اروپا و حتي ايالات متحده مي‌آيند و تعداد زيادي پارلمانتر از کشورهاي مختلف نيز حضور دارند. اين نشان مي‌دهد مقاومت ايران قابل احترام و به‌رسميت شناخته‌شده است و نه آن‌طور که گفته‌اند يک سکت يا باند تروريست و... خير! اين مقاومتي است که مي‌خواهد يک نظام دموکراتيک در ايران برقرار کند و فکر مي‌کنم، تمام کساني که در ويلپنت خواهند بود، براي حمايت از اين مقاومت مي‌آيند تا بگويند بله، راه‌حل همين است.

نخست‌وزير سيد احمد غزالي
اگر من اين را به شما بگويم، ديکتاتور خواهد گفت که او دوست آنهاست. به جاي اين‌که من اين حرف را بزنم من حرف يک آمريکايي را نقل مي‌کنم که يک ژنرال آمريکايي است و اشرف را از همان ابتدا مي‌شناخته، وقتي اشرف توسط آمريکايي‌ها اشغال شد. او در ميان نظامياني بوده که تحقيقات را در آنجا انجام داده و يک سال در اشرف بوده، در سال 2004 و در سال 2007 گزارشي توسط ديده‌بان حقوق‌بشر تهيه شد که بسيار منفي بود، در مورد مقاومت ايران و شيوه رفتار آن با زنان و کسي که به اين گزارش پاسخ داد اين ژنرال است که نامش ژنرال فيليپس است. او گفت، من با اين افراد در اشرف زندگي کرده‌ام و با توجه به تجربه‌ام اميدوارم که دخترم در اشرف اقامت کند تا ببيند که با زن ايراني چگونه رفتار مي‌شود. لذا اشرف هم نماد مقاومت ايران و هم چهره واقعي ايران فرداست که در آن زنان واقعاً با مردان برابرند.
مطمئناً ( مقاومت ايران) يک آلترناتيو است و بايد دورتر رفت. اگر شما همه جهان مسلمان را در نظر بگيريد، متوجه مي‌شويم که همه رژيمها خلأ ايجاد کردند. به همين دليل، ايران تنها کشور مسلماني است که در آن يک آلترناتيو در برابر ديکتاتوري وجود دارد و آن مجاهدين هستند و حيف است که غربي‌ها متوجه اين موضوع نشده‌اند، زيرا آنچه ايراني‌ها و مقاومت ايران مي‌خواهند، اين نيست که ناتو ايران را بمباران کند. بلکه مي‌خواهند مانعشان نشوند و اجازه بدهند خودشان ملت ايران را از ديکتاتوري مذهبي حاکم بر تهران آزاد کنند.

مائيته پاگاسا - نماينده پارلمان اروپا از اسپانيا
مي‌خواهم از تلاش براي دموکراسي و آزادي در ايران حمايت کنم. بسيار مهم است که براي همه روشن باشد، ايران نياز به آزادي دارد. ما بايد از زنان بزرگي که راهبران اين مسير هستند حمايت کنيم. من از مريم رجوي حمايت مي‌کنم. من قصد دارم که همراه او در پاريس باشم با بسياري از مردان و زناني که خواستار آزادي براي ايران هستند، در ?? ژوئن آينده. من از آزادي براي ايران حمايت مي‌کنم.

نبرد آزادي در سوريه ادامه دارد...





اخيرا رزمندگان سوريه توانستند دهها تن از نيروهاي رژيم اسد را در نبردهاي سنگيني در اطراف تيپ 39 در غوطه شرقي در حومه دمشق به هلاکت برسانند. در اين درگيريها رزمندگان مقادير زيادي سلاح و تجهيزات را به غنيمت گرفتند و خطوط دفاعي اين تيپ را در هم شکستند. تيپ 39 ارتش اسد در هفته‌هاي اخير تلاش مي‌کرد شهر دوما محل تجمع رزمندگان سوريه را هدف قرار دهد.

ايستادگي، مقاومت، جان فشاني و فداي حداكثر رزمندگان سوري باعث شده كه سازمان فعال حقوق بشري در خاورميانه، دادگاهي در مورد جنايات اسد و دخالتهاي رژيم ايران در سوريه در دادگاه بين المللي جنايي لاهه برگزار كند. آنها اخيرا يك گزارش به اين دادگاه داده اند و فواد حمدان از مديران اين سازمان گفت: دادگاه بين‌المللي جنايي موظف است در عرض دو ماه به اين گزارش واکنش نشان دهد. 
از طرفي هم کريس کريستي فرماندار جمهوريخواه ايالت نيوجرسي آمريکا که در نظر دارد کانديداتوري خود را براي رياست‌جمهوري آمريکا اعلام کند،بايد با رژيم ايران به‌خاطر دخالتهايش در ديگر کشورها مقابله کرد.
ميخواهم بگويم كه با اين جانفشاني، جهان بيدار شد و ارتش آزادي سوريه تك به تك كشورها را وادار به پاسخگويي و ايستادگي كرده است.
پس اگر ما به ايستيم، جهاني در برابر ديكتاتورهاي زمان ايستادگي خواهند كرد.

هدف داعش چيست؟





با اينكه داعش مستمر جنايت ميكند، اما جنگ با او ادامه دارد. طبق خبرهاي جديد، تنها يك روز بعد از تسخير رمادي، گزارشاتي وجود دارد كه داعش پيشروي به سمت شرق و به سمت يك پايگاه نظامي كه بين رمادي و بغداد واقع شده را شروع كرده بود. 
داعش با تهيه فيلمي ادعا مي ‌كند كه رمادي را تحت كنترل خود دارد. مدعي است كه بزرگترين پيروزي خود را در عراق از زماني كه نيروهاي امنيتي شبه نظامي شيعي با حمايت هوايي ائتلاف شروع كرده اند، به عقب راندند!
اما ارتش عراق مي گويد، اين جنگ هنوز خيلي مانده كه تمام شود. 
از طرفي سخنگوي پنتاگون خانم اليسا اسميت Elissa Smith گفت: ”از تابستان گذشته بر سر تسخير رمادي درگيري‌هايي بود و حال داعش توانسته به برتري‌هايي دست يابد ”، وي گفت كه از دست دادن شهر به اين معني نيست كه مجموعه كارزار نظامي عراقيان به نفع داعش تمام شده، اما اذعان كرد كه اين به گروه يك ”جهش تبليغاتي ”مي‌دهد.
”اين به آن معناست كه ائتلاف بايد به حمايت از نيروهاي عراقي براي باز پس گيري مناطق بپردازد“. اسميت گفت، و اضافه كرد كه آمريكا به حمايت هوايي خود و ارائه مشورت نظامي ادامه خواهد داد…

چه كسي را بايستي باور كرد؟ در جريان اين حملات قرباني اول تا آخر كيست؟!؟ داعش در اصل چه مي خواهد؟!
ما بايد بدونيم كه هدف اصلي بنيادگرايي، از جمله داعش، استقرار يک خلافت اسلامي و اعمال قانون شريعت بزور است. آنها هيچ مرزي را به‌رسميت نمي‌شناسند. تهاجم و خشونت دو ويژگي مشترک افراطيون، اعم از سني و شيعه مي‌باشند.
تجربه سه دهه گذشته نشان مي‌دهد که اگر يک سياست قاطع عليه منشأ اصلي بنيادگرايي اتخاذ نشود عواقب ويرانگري را به‌دنبال خواهد داشت

حقوق بشر كجاست...




شماري از سناتورهاي جمهوريخواه آمريكا در نامه اي به جان كري وزير خارجه اين كشور خواستار انتشار گزارش حقوق‌بشري اين وزارتخانه درباره ايران شدند.
سايت سناتور آمريكايي تد كروز اين مطلب رو منتشر كرده و نوشته كه ما به‌شدت نگران اين هستيم كه چرا در انتشار گزارش حقوق‌بشري وزارت‌خارجه آمريكا درباره ايران تأخير ايجاد شده و بايد زودتر اين گزارش منتشر بشه.
اينهم حكايت از اين داره كه حتي اگر موضوع هسته اي ما هم حل‌وفصل بشود كه با اين بازيهايي كه دارند در مي‌آورند خيلي مطمئن‌كننده نيست اما موضوعات ديگري رو هم از همين الآن در دستور كار دارند آمريكاييها كه باز هم دشمني خودشون را عليه ملت ايران ادامه بدهند.
بنظر شما، تاخير در منتشر كردن گزارش نقض آشكار حقوق بشر در ايران، با مذاكره و مماشات حول هسته يي بي ربط نيست؟ چرا بايستي كشوري كه ادعاي مهد آزادي ، دموكراسي و حقوق بشر دارد، با ديدن صحنه هاي دلخراش اعدام، شكنجه و سركوب، در محكوم كردن و بيان حقايق تاخير داشته باشد؟!
چطور كه خزانه داري آمريكا 4 بار ايران را بدليل نقض حقوق بشر محكوم ميكند و رابطه اش را قطع، اما وزارت خارجه در دادن گزارش ترديد و مكس دارد؟!
يكي از پايه هاي رژيم آخوندي كه خود را با آن تغذيه و سرپا نگه ميدارد، سركوب است. با ايستادگي و محكوم كردن آن، باعث قطع يكي از پايها و سست كردن آن ميشويم و كاري ميكنيم كه بزودي شرش از ميهنمان كم شود.

Sunday, May 17, 2015

من ميخواهم درس بخوانم...

در ميهن اشغال شده ما، كودكان نيز از وقاحت، دجاليت و پليدي آخوندها بي نصيب نمي مانند.
فروش کودکان در تهران و سایر شهرهای میهنم، بعنوان یک پدیده شوم و ضدانسانی، از آغاز حاکمیت آخوندهای خمینی صفت، به کارنامه ننگین رژیم اضافه شد.
گزارشهای رسانه‌های رژیم حاکی از خرید و فروش کودکان در حاکمیت پلید آخوندی است.
به نوشته رسانه‌های رژیم، کودکان به قیمت حدود ۴۰۰ هزار تومان در جنوب تهران، از خانواده‌های فقیر و نیازمند خریداری شده و در بازار قاچاق تا 9 میلیون تومان به فروش می‌رسند. فروش کودکان علاوه بر تهران هم‌اکنون بصورت یک پدیده جدید در بسیاری از شهرهای میهن از جمله در ساری و آمل دیده می‌شود.
این پدیده شوم و ضدانسانی ناشی از حاکمیت آخوندهای خمینی صفت است، یک رسانه رژیم به نام اعتماد در بهمن ماه 92 در گزارشی تکان‌دهنده نوشت: از صد هزار تومان تا پنج میلیون تومان قیمت کودکانی است که در دروازه غار خرید و فروش می ‌شوند.
بر اساس گزارشهای رسانه‌های رژیم اکثراً زنان نگون بخت در ایران خمینی زده به‌دلیل فقر و اعتیاد، فرزندانشان را حتی قبل از به دنیا آمدن بفروش می‌رسانند.
فردی که موضوع فروش کودکان را پیگیری کرده می‌گوید: ما امیدواریم، که این کودکان لااقل به خانواده‌هایی که خواهان فرزند هستند سپرده شوند اما متأسفانه در اکثر موارد این اتفاق نمی‌افتد و سر از خیابان درآورده و مورد آزار و تعرض قرار می‌گیرند».



مطمئنم شما نيز مانند من با خواندن اين مطلب قلبتان فشرده ميشود و خشم وجودتان را پر ميكند. كجاي اين جهان كودكان بجاي مدرسه رفتن يا بايد دست به گل فروشي بزنند و يا بايستي در بازار مانند هر جنس و كالاي ديگر، به خريد و فروش گذاشته بشوند!!!!
  آيا اين انصاف است؟؟ آيا سكوت قابل توجيه است؟!!؟



به چهره معصوم اين كودكان نگاه كنيد؟ با چشمانشان با شما حرف ميزنند و ميگويند:
”من ميخواهم به مدرسه بروم. دلم ميخواهد عصرها بجاي اينكه در خيابان باشم، به پارك رفته و تفريح بكنم. جرم من چيست كه بدبختي دمنگير ميهنم شده و من را اسير خود كرده!!!“.





اسير حوثي اعتراف كرد...


در خاورميانه هر كجا كه نگاه بكني، رد پاي دخالتهاي رژيم آخوندي را ميبيني
يكي از اسراي گروه حوثي كه به دست كميته هاي مردمي در عدن افتاده بود، اعتراف كرد كه پنج تا از پاسداران بر عمليات شبه نظاميان حوثي در فرودگاه عدن نظارت ميكنند. 
تا زماني كه رژيم آخوندي سر كار است، بدبختي و آوارگي، صدور تروريسم و بنيادگرايي در سراسر خاورميانه وجود دارد.
همه اين كارها را نيز براي بقا و حفظ خودش ميكند، از قدرتش نيست، بلكه از ضعفش هست. چون پايگاه مردمي ندارد، مجبور است كه خودش را يك جوري سرپا نگهدارد. 
به نظر شما راه كار چيست؟

Saturday, May 16, 2015

ازمسابقات فوتبال تا درگيري با مزدوران...


روزجمعه 25ارديبهشت 94 بعدازبازي تيمهاي تراکتورسازي تبريز و نفت تهران که 3 بر 3 به پايان رسيد وتيم تراکتورسازي ازكسب مقام قهرماني باز ماند. طرفداران اين تيم در يک حرکت اعتراضي، درحاليکه شعار مي‌دادند و بامأموران سرکوبگر درگير شده بودند بخشهايي از وسائل ورزشگاه موسوم به يادگار امام رابه آتش کشيدند. اين درگيري در ساعت 9  شب به وقت محلي اتفاق افتاد.

جمعه شب 25 ارديبهشت 94 ازحوالي ساعت 21 به وقت تهران، درگيريهاي گسترده‌يي بين جوانان طرفدار دو تيم استقلال و پرسپوليس با نيروي انتظامي درگرفت.  اين درگيري ها از ورزشگاه آزادي تا ميدان آزادي و محلات ديگرادامه يافت. جوانان در مقابل يورش نيروهاي انتظامي که مخالف شادماني آنان بودند ايستادگي کردند و باپرتاب سنگ و چوب و بطري هاي آب و هرچيز ديگري که در محيط در دسترشان بود، به مقابله با مزدوران پرداختند.
اين سلسله درگيريها در خيابانها و محلات غربي تهران از جمله شهرک غرب، شهرک آزادي، آرياشهر، فردوس غربي، اتوبان موسوم به باکري، خيابان آزادي کشيده شد و تا ساعتهايي ادامه داشت.

نظريه:
همانطوركه خبرها را خودتان خوانديد، مردم ما از هر زمان، مكان و فرصتي براي اعتراض و بيان عقايد خود استفاده ميكنند. جالب اينجاست كه مردم ديگر از ايستادگي و مقاومت در برابر نيروهاي انتظامي نه تنها نميترسند، بلكه آنرا نشانه ايستادگي و مقاومت خود ميدانند. نيروهاي انتظامي يا بهتر بگم رژيم آخوندي نيز از اين خيزشها درهراس است، اما آنقدر در تزلزل و شكنندگي بسر ميبرد كه توان سركوب اين حركتها را ندارد. پس به خيزشهايتان ادامه بدهيد...